شهیدعلیاکبر شیرودی
شهید علیاکبر شیرودی
سروان بل ایاچ-۱ سوپر کبرا هوا نیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران
در جنگ ایران و عراق در عملیات بازی دراز شهید شد و پیشتر او به دلیل سرکوب شورش ۱۳۵۹–۱۳۵۷ کردها در ایران معروف بود. او موفقیت های زیادی در جنگ ایران و عراق را به دست آورد و از برترین خلبانان اوایل جنگ بود.
زندگی نامه شهید علی اکبر شیرودی
علی اکبر قربان شیرودی در روز ۲۵ دی ۱۳۳۴ در روستای بالاشیرود، شهر شیرود، استان مازندران زاده شد. او بعد از اتمام دورهٔ ابتدایی، در یکی از دبیرستانهای تهران ثبت نام کرد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل داد.
علی اکبر شیرودی در سال ۱۳۵۱ به دورهٔ مقدماتی آموزش خلبانی وارد شد و پس از مدتی برای گذراندن دورهٔ کامل به پادگان هوانیروز اصفهان منتقل گردید. با اتمام دوره خلبانی بالگرد جنگنده بل ایاچ-۱ سوپرکبرا به استخدام ارتش شاهنشاهی ایران درآمد. در این ایام با احمد کشوری، که از هم استانیهایش نیز بود، آشنا شد. در درگیریهای ۱۳۵۹–۱۳۵۷ کردستان و در ۲۴ سالگی بهعنوان فرمانده خلبانان هوانیروز انتخاب شد. علی اکبر شیرودی در جنگ پاوه نیز نقش تعیینکنندهای درگرفتن این شهر ایفا کرد. با شروع جنگ ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به منطقهٔ کرمانشاه رفت و در روز اول جنگ، در طول ۱۲ ساعت پرواز، چندین عملیات را راهبری کرد و به همین علت در ۸ مهر ۱۳۵۹ از ستوانیار سوم خلبان به درجهٔ سروانی ارتقا یافت.
شهادت علی اکبر شیرودی
آخرین حضور علی اکبر شیرودی در عملیات بازی دراز دشت ذهاب صورت گرفت. خلبانیار احمد آرش، که به همراه علی اکبر شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، در مورد چگونگی شهید شدن وی میگوید: در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم ناگهان گلوله یکی از تانکهای عراقی به هلیکوپتر ما اصابت کرد.
زمین و آسمان دور سر ما چرخیدند. در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به تانکی که شلیک کرده بود نشانه رفت و آن منهدم کرد. من بیهوش شدم و چون به هوش آمدم، دیدم از هلیکوپتر بیرون افتاده؛ بین تانکهای خودی و دشمن سقوط کرده بودیم. او را صدا زدم اکبر اکبر! اما جوابی نداد.
در همان لحظه اول شهید شده بود. گلوله از پشت کتف اصابت کرده و از جلوی سینهاش خارج شده بود. با تن زخمی به راه افتادم، لحظاتی بعد هلیکوپتری برای نجات ما آمد و مرا به بیمارستان پادگان آورد.
پیکر شهید شیرودی در محوطه امامزاده حسین شهر شیرود تنکابن به خاک سپرده شد. از وی ۲ فرزند به نام عادله و ابوذر از همسر دوم که در هنگام کشته شدنش ۴ ساله و یکساله بودند و آناهیتا که فرزند ارشد اوست از همسر اول به یادگار ماندهاست.
در تیرماه ۱۳۸۹، احداث یادمان وی در منطقهٔ بازی دراز در کرمانشاه آغاز شد. بنای یادبودی نیز در شهر تنکابن برای بزرگداشت وی احداث گردیدهاست.
شهید مصطفی چمران
شهید دکتر مصطفی چمران
(۱۰ مهر ۱۳۱۱ – ۳۱ خرداد ۱۳۶۰) فیزیکدان، عضو نهضت آزادی ایران، وزیر دفاع ایران ، همراه موسی صدر در تشکیل جنبش امل (لبنان)، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، از فرماندهان در جنگ ایران و عراق و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم بود.
در دانشگاه تهران،شاگرد مهدی بازرگان بود که عامل ورود او به سیاست شد. لیسانی الکترومکانیک گرفت و در آمریکا دکترای فیزیک پلاسما کسب کرد. پس از آموزش نظامی در مصر، به لبنان رفت. پس از کودتای ۲۸ مرداد در سازمان نهضت مقاومت ملی زیر نظر مهدی بازرگان، سید رضا زنجانی و سید محمود طالقانی ، فعالیت میکرد. در زمان تحصیل در امریکا به همراه ابراهیم یزدی، علی شریعتی و صادق قطبزاده، شاخه خارج از کشور نهضت آزادی ایران و انجمن اسلامی دانشجویان را تأسیس کرد. او هماهنگ کننده ارتش و نیروهای مردمی بود.
زندگی نامه و تحصیلات شهید مصطفی چمران
مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ ش در خیابان پانزده خرداد تهران، بازار آهنگرها، محله سرپولک به دنیا آمد.پدرش حسن چمران ساوهای از روستای چمران ساوه به تهران مهاجرت کرده بود.
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه انتصاریه پامنار، متوسطه را در دارالفنون و البرز طی کرد. در ۱۳۳۲ با رتبه ۱۵ در رشته الکترومکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. در اواخر دهه ۳۰شمسی (احتمالا ۱۳۳۸-۱۹۵۹) با بورس به دانشگاه تگزاس ای اند ام آمریکا رفت و درجه کارشناسی ارشد را در مهندسی برق کسب نمود. در ۱۹۶۳م-۱۳۴۲ش دکترای پلاسما فیزیک را از دانشگاه برکلی ایالت کالیفرنیا گرفت. گفته شده است که پایاننامه او مرجع ۲ مقاله علمی در زمینه پلاسما فیزیک شد. رسالهٔ دکتری او باریکه الکترونی در مگنترون با کاتد سرد توسط رضا امراللهی در سال ۱۳۸۸ ترجمه و توسط دانشگاه امیرکبیر منتشر شد.
او در کتاب خود بنام خودسازی گفته است که در دهه ۶۰ میلادی در آزمایشگاههای بل و آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا بعنوان محقق استخدام شده بود. از آنجاکه او در ۱۹۶۳ فارغ التحصیل شده و در اواخر همان سال بهمراه قطب زاده و یزدی امریکا را ترک کرده است احتمالا در دوران دانشجویی دکترا کار تحقیق میکرده یا اینکه مدت کوتاهی در همین سال کار تحقیقات میکرده است. این مطلب نیاز به تحقیق بیشتر دارد.
علاوه بر زبان فارسی به عربی، ترکی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی مسلط بود و به هنر نیز توجه داشت.
خانواده شهید مصطفی چمران
بار اول در سال ۱۳۴۰ با یک دختر آمریکایی به نام تامس(پروانه) هیمن ازدواج کرد. و ثمره این ازدواج، یک دختر به نام روشن چمران و سه پسر به نامهای رحیم چمران ، علی چمران و جمال بودند که جمال در کودکی در استخر خانه پدر زنش غرق شد. اکنون فرزندانش در کناره غربی آمریکا زندگی میکنند. رحیم چمران یک آتشنشان است و علی چمران در یک کارخانه جعبه سازی کار میکند. پروانه پس از رفتن به لبنان به دلیل شرایط سخت به امریکا بازگشت و در سال ۱۹۷۳-۱۳۵۲ش از مصطفی جدا شد تا اینکه در سال ۲۰۰۹ درگذشت. چمران قصد نداشت دیگر با آنها ارتباط داشته باشد و معتقد بود زندگی آنها به گونهای دیگر و زندگی او به گونهای دیگر است. وقتی به ایران برگشت حتی یکی از فرزندانش نوار ضبط کرده ای فرستاد اما وی پاسخی به او نداد. اینکه پس از دهها سال هیچ مصاحبه ای با همسر و فرزندان چمران انجام نشده است قدری عجیب و در مورد شخصیت چمران شک برانگیز است.
چمران در ۱۹۷۷-۱۳۵۶ش با غاده جابر لبنانی ازدواج کرد. واسطه این ازدواج، موسی صدر و یک روحانی به نام سید غروی بودند.
عباس چمران، برادر بزرگ او آخرین رئیس دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف قبل از انقلاب بود که پس از مرگ او درگذشت. و مهدی چمران برادر دیگر او سابقه ریاست شورای شهر تهران را دارد.
شهید مصطفی چمران در دفاع مقدس
با آغاز جنگ ایران و عراق به جبهه رفت و ستاد جنگهای نامنظم را بنیان نهاد. ایجاد واحد مهندسی برای ساخت جادههای نظامی و نصب پمپهای آب در کنار رود کارون و احداث یک کانال به طول حدود بیست کیلومتر و عرض یک متر در مدت یک ماه که آب کارون را به طرف تانکهای عراقی روانه ساخت، بهطوریکه آنها مجبور شدند چند کیلومتر عقبنشینی کنند و سدی بزرگ مقابل خود بسازند از اقدامات او بود.
پس از یأس عراقیها از تسخیر اهواز، برای دومین بار به سوسنگرد حمله کردند و شهر را محاصره کردند تا اینکه روز سوم توانستند به داخل شهر راه یابند. چمران ارتش و نیروهای مردمی و سپاه را سازماندهی کرد تا از جانب جاده اهواز – سوسنگرد به دشمن یورش ببرند.(ببینید: آزادسازی سوسنگرد )
شهادت مصطفی چمران
چمران در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ که برای سرکشی، معرفی و توجیه فرمانده جدید محور به جای «ایرج رستمی» به دهلاویه رفته بود، بر اثر اصابت ترکش خمپاره ۶۰ از ناحیه پشت سر زخمی شد؛ مورد اصابت قرار گرفتن از پشت سر، منشأ گمانه زنیهای بسیار در مورد احتمال مرگ او بر اثر آتش خودی بودهاست.پیکر بیجان او به اهواز رسید. و در همان تاریخ درگذشت آرامگاهش در بهشت زهرا قطعهٔ ۲۴ ردیف: ۷۱ شماره: ۲۵ و تاریخ دفن ۲ تیر ۱۳۶۰ است.
شهید ابراهیم همت
شهید ابراهیم همت معلم و پاسدار شهید ایرانی
که از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بهشمار میآمد و فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله را برعهده داشت. وی پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۱ مدت کوتاهی را در جبهه جنگ لبنان و اسرائیل گذراند، سپس به ایران بازگشت و در جبهههای جنگ ایران و عراق در عملیاتهایی چون؛ فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان و خیبر مسئولیتهایی را عهدهدار بود. او در اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر شهید شد.
زندگی نامه شهید ابراهیم همت
محمد ابراهیم همت در سال ۱۳۳۴ در شهرضا زاده شد. تحصیلات خود را در همان شهر به پایان رساند و در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت. در همان سال وارد دانشسرای تربیت معلم اصفهان شد و در سال ۱۳۵۴ مدرک فوق دیپلم خود را اخذ کرد. ۲ سال بعد برای گذراندن خدمت سربازی اقدام کرد. وی پس از سربازی به شهر خود بازگشت و مدتی در مدارس راهنمایی شهرضا و روستاهای اطراف به تدریس تاریخ پرداخت.
فعالیت سیاسی شهید ابراهیم همت
فعالیتهای ضد حکومت پهلوی باعث شد تا چندین نوبت از طرف سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) به او اخطار شود. گوشه و کنار، حرفهای نیشدار او به گوش حکومت رسید و اخطار ساواک در پرونده او ثبت گردید. بخاطر فعالیتهای سیاسی اش ساواک وی را تعقیب کرده و او مدتی فراری بود. نخست به شهر فیروز آباد و بعد از چندی به یاسوج رفت. زمانی که در صدد دستگیری وی برآمدند به دوگنبدان عزیمت کرد و سپس به اهواز رفت و در آن جا سکنی گزید. با بالا گرفتن انقلاب ۱۳۵۷ به شهرضا بازگشت و سازماندهی تظاهرات مردمی را بر عهده گرفت. در پایان یکی از راهپیماییها، قطعنامه آن را قرائت کرد و شایع شد که حکم اعدامش را صادر کردهاند و همین مسئله، او را تا روز پیروزی انقلاب در مخفیگاهها نگه داشت.
شهید ابراهیم همت پس از انقلاب
شهید ابراهیم همت پس از وقوع انقلاب در ایجاد نظم و دفاع از شهر و راهاندازی کمیته انقلاب اسلامی شهرستان شهرضا نقش داشت. او از جمله کسانی بود که سپاه شهرضا را با کمک دو تن از برادران خود و سه تن دیگر از دوستانش تشکیل داد. اواخر سال ۱۳۵۸ به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت کرد و به فعالیتهای عقیدتی پرداخت. همت در خرداد سال ۱۳۵۹ به منطقه کردستان اعزام گردید.
شهید ابراهیم همت در دفاع مقدس
با آغاز جنگ، شهید ابراهیم همت و احمد متوسلیان، به دستور محسن رضایی؛ فرمانده وقت سپاه پاسداران، مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمد رسولالله را تشکیل دهند. نخستین بار در عملیات فتحالمبین، مسئولیت قسمتی از عملیات به عهده همت گذاشته شد. وی در موفقیت عملیات در منطقه کوهستانی «شاوریه» نقش مهمی داشت. او در عملیات بیتالمقدس در سمت معاونت تیپ ۲۷ محمدرسولالله فعالیت و تلاش قابل توجهی را در شکستن محاصره جاده شلمچه به خرمشهر انجام داد و یگان تحت امر او سهم بسزایی را در فتح خرمشهر برعهده داشتند.
در سال ۱۳۶۱ با آغاز جنگ در جنوب لبنان، به منظور حمایت از حزبالله لبنان، راهی این کشور شد و پس از دو ماه به ایران بازگشت. با شروع عملیات رمضان، در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۶۱ در منطقه شرق بصره، فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسولالله را به عهده گرفت و بعدها با ارتقاء این یگان به لشکر، در سمت فرماندهی آن لشکر نیز انجام وظیفه کرد. در عملیات مسلم بن عقیل و عملیات محرم در سمت فرمانده قرارگاه ظفر، ایفای نقش کرد. در عملیات والفجر مقدماتی، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل: لشکر ۲۷ حضرت رسولالله، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا بود، به عهده گرفت. سرعت عمل لشکر ۲۷ تحت فرماندهی او، در عملیات والفجر ۴ قابل توجه بود. وی در تصرف ارتفاعات کانی مانگا، نقش داشت.
شهید مهدی باکری
شهید مهدی باکری پاسدار شهید ایرانی
از فرماندهان سپاه پاسداران در خلال جنگ ایران و عراق محسوب میشد و فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا را برعهده داشت.
مهدی باکری در عملیاتهای فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، ۲، ۳ و ۴، همچنین عملیات خیبر حضوری فعال داشت. وی در خلال اجرای عملیات بدر در روستای حریبه بر اثر اصابت گلوله مستقیم نیروهای عراقی شهید شد. سپس گروهی داوطلب برای بازگرداندن پیکر وی اقدام کردند که در حال بازگشت، قایق آنها مورد اصابت موشک آر.پی. جی قرار گرفت و پیکر تمام آنها در اروندرود مفقود شد.
شهید مهدی باکری در ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در میاندوآب و در خانوادهای مذهبی زاده شد.
در کودکی مادرش را از دست داد. برادر بزرگتر او، علی باکری بود. وی پس از اخذ مدرک دیپلم متوسطه، وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی مکانیک شروع به تحصیل کرد. در دوران دانشجویی، فعالیت سیاسی را آغاز کرد و در این دوره با افرادی چون سید یحیی رحیمصفوی و حسین علایی آشنا شد، که این تشکلهای دانشجویی نقش مهمی در برپایی تظاهرات شهر تبریز در ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ داشتند. همان زمان وی توسط ساواک شناسایی شد و بارها برای بازجویی و تحت نظر آزاد شد. در حین تحصیل خبر مرگ برادرش، علی باکری را به وی دادند، که توسط رژیم پهلوی اعدام شده بود.
با وقوع انقلاب مهدی باکری نقش فعالی در سازماندهی بخشی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت. وی برای مدتی نیز شهردار ارومیه بود و دوره کوتاهی نیز دادستان دادگاه انقلاب ارومیه بود. او همزمان با فعالیت در سپاه، مسئولیت شهرداری ارومیه را نیز برعهده داشت. باکری اندکی پس از آغاز جنگ ایران و عراق ازدواج کرد و یک روز پس از ازدواج نیز عازم جبهههای جنوب شد.
شهید مهدی باکری در جنگ ایران و عراق
مهدی باکری در مدت کوتاهی مدارج ترقی را در سپاه پاسداران طی کرد. در عملیات فتح المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف حضور داشت، که در همان عملیات از ناحیه چشم مجروح شد. پس از بهبود به جبهه بازگشت و در عملیاتهایی چون عملیات بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱ تا ۴ و عملیات خیبر در سمتهای مختلف فرماندهی شرکت کرد. در مجموعه عملیاتهای والفجر با عنوان فرمانده لشکر عاشورا فعالیت میکرد.
در خلال انجام عملیات خیبر، به مهدی باکری خبر داده شد، که برادرش حمید باکری در صحنه نبرد کشته شدهاست و میخواهند برای بازگرداندن پیکر او گروهی را اعزام نمایند، اما وی ممانعت میکند و از پشت بیسیم این جمله را به زبان میآورد:
«همهٔ آنها برادرای من هستند اگر تونستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید.»
مفقودالاثر شدن
در حین انجام عملیات بدر و درحالیکه نیروهای عراقی با محاصره کامل لشکر سربازان تحت امر مهدی باکری در جزیره مجنون در حال زدن تیر خلاص به سربازان مجروح باقیمانده بودند، احمد کاظمی و محمود دولتی با بیسیم از وی میخواهند که با عبور از دجله و پیمودن فاصله ۷۰۰ متر و رسیدن به فضای میان خط اول و خط دوم حمله، جان خود را نجات دهد، ولی این درخواستها با پاسخ منفی باکری همراه بود، تا آنکه بر اثر اصابت تیر مستقیم نیروهای عراقی کشته شد.
سپس گروهی برای بازگرداندن پیکر باکری اقدام کردند، اما هنگام انتقال پیکر وی، قایق آنها هدف اصابت شلیک مستقیم آر پی جی نیروهای عراقی قرار گرفت و در اروندرود غرق شد. پیکر وی و سایر سربازانش هیچگاه یافت نشد.
عمليات محرم
عملیات محرم
عملیات محرم عملیات نظامی تهاجمی محدود نیروهای مسلح ایران، در خلال جنگ ایران و عراق بود، که به مدت ۱۰ روز، در آبانماه ۱۳۶۱ بهصورت مشترک توسط نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران، در منطقه دهلران و موسیان انجام شد.
فرو بردن عراق در حالت انفعالي محض
پس از انجام عمليات موفق و موثر ثامن الائمه ، فتح المبين ، بيت المقدس ، مسلم بن عقيل نمي بايست به عراق فرصت خارج شدن از حالت انفعالي و دفاعي داده مي شد ؛ بنابراين در طرح عمليات محرم علاوه بر بازپسگیری ارتفاعات مرزي حمرين در جبهه جنوبي و تصرف جاي پا براي تهديد منطقه العماره عراق ، اين موارد نيز در دستور كار قرارگاه مركزي كربلا قرار گرفت . قرار بود رزمندگان اسلام در محور عين خوش – زبيدات در جنوب شرقي دهلران ، در سه مرحله ، حمله را انجام دهند .
مرحله اول عمليات در ساعت 22و 8 دقيقه شب 10 آبان ماه 1361 با رمز يا زينب ( سلام الله عليها ) به فرماندهي سردار شهيد حسن باقري به اجرا در آمد . نيروهاي خودي توانستند در كمتر از نيم ساعت پس از اعلام حمله در يك محور ، شماري از سربازان دشمن را به اسارت در آورده و در محور ديگر نيز نيروهاي عراق به استعداد يك تيپ به محاصره در آمدند و بيشتر آنها اسير شدند .
در ساعت 6 صبح روز بعد به جز جناح چپ منطقه عمليات ، كليه يگانها به اهداف تعيين شده دست يافتند . در روز اول عمليات همه نيروها به هم ملحق شدند . تنها يگان هاي قرارگاه چهارم به خاطر طغيان رودخانه دويرج و فقدان پل نتوانستند اهداف خود را در منطقه پرچم هندي و ربوط به طور كامل تصرف نمايند .
در نتيجه طي اين مرحله 550 كيلومتر مربع از خاك ايران از جمله ارتفاعات مهم منطقه ، پل چم سري ، حوزه نفتي بيات ، نهر عنبر ، شهر ميمه ، موسيان آزاد و جاده عين خوش به دهلران ، از زير ديد و تير رس دشمن خارج شد . همچنين شهرك طيب عراق تحت اشراف قواي ايراني قرار گرفت .
مرحله دوم عملیات محرم
با وجود موفقیت های مرحله اول و از هم پاشيدگي و ضعف روحيه دشمن ، به لحاظ عدم موفقيت قرارگاه چهارم در مرحله نخست و خالي ماندن جناح چپ ، مواضع فتح شده نيز در معرض پاتك و تهديد دشمن بود ، بنابراين ترميم رخنه به وجود آمده ضروري مي نمود . براي همين هدف مرحله دوم عمليات محرم روز سه شنبه 11 آبان ماه 1361 ، در ساعت 2 و 30 دقيقه بامداد آغاز شد .
نيروهاي خودي با الحاقي كه صورت گرفت ، محاصره دشمن را كامل كردند . در اين مرحله 150 كيلومتر مربع از زمين هاي اشغال شده آزاد و همچنين تعدادي از نيروهاي عراقي به اسارت در آمدند .
هدف مرحله سوم عمليات محرم تصرف همه بلندي هاي غرب حمرين و جاده ها و مراكز مهم عملياتي و ايجاد و تامين لازم براي جاده آسفالته چم سري ، شرهاني و زبيدات و جاده شوسه زبيدات – طيب بود . به همين منظور در ساعت 22 روز 15 آبان ماه 1361 حمله مرحله سوم آغاز شد .
نبرد بزرگ به واسطه مقاومت پراكنده نيروهاي ارتش عراق و عدم پاكسازي منطقه در ساعت 8 صبح 16 آبان ماه به پايان رسيد و در نتيجه آن 300 كيلومتر مربع از خاك عراق شامل پاسگاه هاي زبيدات ، شرهاني و ابوغريب و همچنين تاسيسات نفتي شامل 70 حلقه چاه نفت به تصرف رزمندگان اسلام در آمد و همچنين سازماندهي 14 تيپ عراقي در اين نبرد آسيب ديد .
تلفات و ضايعات وارده به دشمن شامل انهدام 8 تا 12 يگان سازماني تا 70 درصد ، انهدام 260 دستگاه تانك و نفربر ، 230 دستگاه خودرو ، سقوط 10 فروند هواپيما و به غنيمت گرفتن 150 دستگاه تانك و نفربر ، 250 دستگاه خودرو ، چندين دستگاه موشك انداز ماليوتكا و مقدار انبوهي سلاح سبك و كشته و زخمي نمودن و به اسارت درآوردن 10400 تن از نيروهاي دشمن بود .
نيروهاي عمل كننده ايران در اين عمليات شمال 4 لشگر پياده ، يك لشگر زرهي و يك تيپ احتياط از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و يك تيپ پياده از نيروي زميني ارتش بودند . نيروي زميني تازه تاسيس شده سپاه پاسداران در اين عمليات به خوبي از تانك ها و زره پوش هاي غنيمتي بهره برداري كرد .
خلاصه گزارش عملیات محرم :
نام عمليات : محرم
زمان اجرا : 10/8/1361
مدت اجرا : يك هفته
مكان اجرا : محور عين خوش – زبيدات در جبهه جنوبي جنگ
رمز عمليات : يا زينب ( سلام الله عليها )
تلفات دشمن : 10400 نفر كشته ، زخمي و اسير
ارگان هاي عمل كننده : نيروي زميني سپاه با پشتيباني توپخانه ارتش
اهداف عمليات : آزاد سازي ارتفاعات مرزي حمرين و تصرف جاي پا براي تهديد منطقه العماره عراق طي سه مرحله
عملیات کربلای پنج
عملیات کربلای پنج
نوزدهم دی ماه سالروز عملیات پیروزمندانه کربلای پنج است پس از پایان این عملیات بود که تلاشهای بینالمللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافت.
سنگینی شرایط سخت پس از عملیات كربلا – 4 ضرورت انجام عملیات دیگری را ایجاب میكرد. عملیاتی كه موفقیت آن تضمین شده باشد و ضمناً از جنبه نظامی و سیاسی بسیار ارزشمند باشد تا آثار نامطلوب كربلا-4 را جبران نماید.
ارزشمندترین منطقه و محدوده موجود، شلمچه بود كه دشمن در آن مستحكمترین مواضع و موانع را داشت؛ بطوری كه عبور از آنها غیرممكن مینمود و با توجه به اصول نظامی شناخته شده و محاسبات كمی، ضریب پیروزی بسیار ناچیز بود و بالطبع تضمین موفقیت از سوی فرماندهان عملیات را غیرممكن میساخت؛ لیكن ضرورت غیرقابل انكار ادامه جنگ در آن موقعیت و لزوم تسریع در تصمیمگیری پس از عملیات كربلا4 سبب گردید كه صرفاً برای انجام تكلیف و با امید به نصرت الهی، تمامی نیروهای خودی اعم از رزمنده و فرمانده برای عملیات بزرگ كربلا-5 آماده شوند.
اهداف عملیات
منطقه شلمچه به لحاظ اهمیت سیاسی و نظامی آن، به عنوان یكی از معابر مهم وصولی شهر بصره، همواره در زمره اهداف قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. در صورت تسلط بر این منطقه، جمهوری اسلامی میتوانست برتری خود در جنگ را به اثبات برساند.
موقعیت منطقه شلمچه
منطقه عملیاتی شلمچه كه در جنوب شرقی شهر مهم بصره قرار گرفته و تقریباً نزدیكترین محور وصولی به این شهر به شمار میآید، به مناطق و محورهای زیر محدود میباشد:
از شمال، به آبگرفتگی جنوب زید
از جنوب، به رودخانه اروند و اروند صغیر
از شرق، به دژ مرزی ایران و عراق
از غرب، به كانال زوجی و شهرهای تنومه و الحارثه.
این منطقه از تعداد زیادی نهر، كانال، خاكریز، جاده و … تشكیل شده است كه همه آنها در بخش شمالی اروند قرار دارند. همچنین، آبگرفتگيهای متعددی در این منطقه وجود دارند كه از سوی ارتش عراق به عنوان موانعی در مقابل هرگونه نفوذ قوای جمهوری اسلامی ایجاد شدهاند.
نیروی نظامی دشمن
منطقه عملیاتی در حوزه پدافندی سپاه سوم عراق بود و سه لشكر 11 پیاده، 5 مكانیزه و 3 زرهی در این منطقه مستقر بودند.
با شروع عملیات، تعداد دیگری از لشكرهای عراق به تدریج در منطقه عملیاتی حضور یافتند. این لشكرها عبارت بودند از:
الف- پیاده:
لشكرهای 2، 4، 7، 8، 22، 32، 14، 15، 25، 18، 30، 29، 27، 28، 33، 20 و 35
ب- زرهی:
لشكرهای 6، 10 و 12
ج- مكانیزه:
لشكر 1
د- گارد ریاست جمهوری:
لشكرهای 1، 2، 3 و 6
در ذیل، تمامی یگانهایی كه به منطقه كربلا – 5 اعزام شدند، بر حسب تیپ آورده شده است:
الف- تیپ پیاده:
36، 4، 5، 29، 18، 19، 38، 39، 23، 22، 28، 45، 47، 48، 14، 44، 71، 72، 74، 75، 76، 78، 79، 81، 82، 83، 84، 88، 90، 91، 93، 94، 95، 96، 101، 102، 103، 105، 106، 107، 109، 111، 112، 113، 114، 116، 117، 118، 119، 120، 238، 412، 413، 417، 418، 421، 422، 423، 426، 428، 429، 430، 431، 435، 436، 437، 438، 439، 442، 443، 501، 502، 506، 603، 604، 605، 701، 702، 703، 704، 707، 801 و 805
ب- تیپ زرهی:
34، 6، 12، 26، 30، 16، 17، 42، 37، 50 و گردان تانك لشكر 11 پیاده
ج- تیپ های مكانیزه:
27، 8، 20، 15، 25، 24، 46
د- گارد ریاست جمهوری:
تیپهای 4، 5، 6، 7، 8، 16، 17 پیاده، 2 و 10 زرهی، 1 مكانیزه، 3 نیروی مخصوص و 11 كماندو
هـ- تیپهای نیروی مخصوص:
65، 66 و 68
و- تیپهای كماندو:
1، 2 و 3 ستاد كل، هفت تیپ كماندویی از سپاههای هفت گانه و پنج گردان مستقل كماندو.
ز- توپخانه:
46 گردان
نیروی نظامی مقدس جمهوری اسلامی ایران
براساس موجودی 200 گردان نیرو، سازمان رزم به شكل زیر طراحی شد:
قرارگاه خاتمالانبیاء(ص)
قرارگاه كربلا
لشكر 25 كربلا
لشكر 41 ثارالله(ع)
لشكر 19 فجر
لشكر 10 سیدالشهدا(ع)
لشكر 31 عاشورا
تیپ مستقل 33 المهدی(عج)
تیپ مستقل 18 الغدیر
تیپ مستقل 48 فتح
قرارگاه نجف
لشكر 17 علیبنابیطالب(ع)
لشكر 5 نصر
لشكر 7 ولیعصر(عج)
لشكر 8 نجف اشرف
لشكر 14 امام حسین(ع)
لشكر 32 انصارالحسین(ع)
تیپ مستقل 44 قمر بنیهاشم(ع)
قرارگاه قدس
لشكر 105 قدس
لشكر 155 ویژه شهدا
لشكر 21 امام رضا(ع)
تیپ مستقل 57 حضرت ابوالفضل(ع)
تیپ مستقل 29 نبیاكرم(ص)
تیپ مستقل 12 قائم(عج)
لشكر 27 محمد رسولالله(ص)
همچنین، گردان مستقل 38 زرهی ذوالفقار، تیپ 20 زرهی رمضان و تیپ توپخانه 15 خرداد تحت امر قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) بودند. در مجموع، 24 گردان توپخانه آماده آتش وجود داشت.
در جریان عملیات نیز قرارگاه عملیاتی نوح و تیپهای مستقل 110 خاتمالانبیاء(ص) و 22 بدر به سازمان رزم عملیات ملحق شدند.
طرح عملیات کربلای پنج
در همان بحثهای اولیه طراحی مانور عملیات، چنین تدبیر و برنامه ریزی شد كه یك محور هجوم در شمال منطقه پنج ضلعی و یك محور نیز در جناح راست آن، با عبور از كانال پرورش ماهی، قرار داده شود. دشمن كه استحكامات منطقه را اغلب در جهت پدافند از شرق احداث كرده بود، با هجوم قوای جمهوری اسلامی از شمال به جنوب مواجه میشد.
به دلیل محدودیت زمین و وابستگی منطقه پنج ضلعی با جناح راست منطقه عملیات، مقرر شد قرارگاه كربلا ماموریت شكستن خط و گرفتن جای پای اولیه را به عهده داشته باشد و دو قرارگاه قدس و نجف با عبور از این جای پا منطقه تصرف شده را توسعه دهند.
شرح عملیات کربلای پنج
فرمان آغاز درگیری در ساعت 01:35 مورخ 19/10/1365 – با رمز یازهرا(س) – به یگانهای خط شكن ابلاغ شد. نیروهای قرارگاه كربلا با درهم شكستن مواضع دشمن در محورهای كانال پرورش ماهی، منطقه پنج ضلعی و شلمچه درصدد برآمدند با یكدیگر الحاق كنند. قرارگاه نجف نیز كه در شب اول عملیات تنها با یك لشكر در جزیره بوارین – به منظور فریب دشمن – وارد عمل شده بود، توانست بطور موقت و محدود در خط اول ارتش عراق در این جزیره رخنه كند.
در ادامه عملیات، نیروهای خودی ضمن درهم شكستن دو پاتك عراق به سوی شلمچه پیشروی كرده و در ساعت 10 صبح به مجاورت كانال هفت دهنه رسیدند و با تصرف دو موضع هلالی شكل اول و دوم و موقعیت خود در منطقه پنج ضلعی و شلمچه را مستحكم كردند.
عملیات در شب دوم در حالی بود كه دشمن با آگاهی از تلاش اصلی فرماندهی عملیات، یگانهایی را كه به فاو و سایر مناطق عملیاتی برده بود، به سرعت به منطقه شلمچه منتقل میكرد. بخش اعظم تلاش دشمن به عقب راندن نیروها از غرب كانال و نیز جلوگیری از ایجاد الحاق در مثلث نوك كانال معطوف شده بود. به همین خاطر، در این شب كه قوای قرارگاههای قدس و نجف وارد عمل شده بودند، عواملی همچون آتش دشمن، نداشتن مواضع مناسب برای پدافند و … موجب شد تا فقط به انهدام نیروی دشمن و استحكام مواضع متصرفه در روز اول و نیز برهم ریختن آرایش نیروهایی كه خود را برای پاتك آماده میكردند، بسنده شود.
با آغاز روشنایی روز دوم عملیات، پاتكهای سنگین دشمن – بیش از 20 مورد – در غرب كانال پرورش ماهی شروع شد كه در هر پاتك، رزمندگان خودی با تحمیل تلفات به یگانهای دشمن، آنها را عقب میراندند.
در شب سوم، پد بوبیان، بخشی از جاده آسفالت در جنوب كانال پرورش ماهی، پل دوم و نیز مواضع هلالی شكل نوك كانال به تصرف نیروهای قرارگاه كربلا درآمدند. نیروهای قرارگاه نجف نیز ضمن تصرف سومین موضع هلالی شكل، روی دژ مرزی پیشروی كرد. همچنین، قوای قرارگاه قدس حركت خود را در شرق نهر دوعیجی آغاز كرده و ضمن پاكسازی مواضع هلالی شكل سوم و چهارم، به جاده شلمچه دست یافتند و در نتیجه، یگانهای دو قرارگاه قدس و نجف موفق شدند اهداف مرحله اول عملیات را تامین كنند.
در ادامه، یگانهای قرارگاه قدس به منظور تصرف خط دشمن در مجاورت نهر جاسم به پیش رفتند، لیكن به دلیل مقاومت نیروهای عراقی كه تا صبح روز بعد ادامه داشت، مجبور شدند تا خطر نهر دوعیجی عقبنشینی كنند.
ساعت 9 صبح فشار هوایی و بمباران خطوط عملیاتی و عقبههای خودی همراه با بكارگیری سلاحهای شیمیایی افزایش یافت و دشمن توانست نیروهای مستقر در محور كانال ماهی را عقب براند.
در شب چهارم نیز طرح عملیات شب قبل مجدداً تكرار شد و همه یگانها – به جز یك یگان كه وارد بوارین شده بود – پس از انهدام نیرو و در نهایت با روشن شدن آسمان به خطوط پدافندی روز قبل خود بازگشتند تا برای آغاز ماموریت بعدی آماده شوند.
در ابتدای روز چهارم، پاتك دشمن به جزیره بوارین آغاز شد كه با تلاش نیروهای قرارگاه نجف این پاتك با ناكامی مواجه گردید. در محور قرارگاه كربلا نیز برای حفظ مواضع جناح راست و تثبیت موقعیت در منطقه كانال پرورش ماهی، نیروهای خودی به رها كردن آب مبادرت ورزیدند. به این ترتیب، پیشروی در این محور متوقف شد و عملیات با دو هدف اصلی تصرف خط نهر جاسم و پاكسازی جزیره بوارین ادامه یافت.
از ساعت 3 بامداد روز پنجم عملیات، دشمن پاتك خود را در غرب كانال ماهی همراه با شدیدترین و پرحجمترین آتش توپخانه در طول جنگ آغاز كرد و نهایتاً پس از حدود 5/2 ساعت تنها توانست دو موضع هلالی شكل را بازپس گیرد.
با فرا رسیدن شب، یگانهای قرارگاه نجف ماموریت دیگری را با هدف تصرف كامل بوارین و مقر دشمن آغاز كردند و موفق شدند فقط به هدف دوم (تصرف مقر دشمن) دست یابند.
در روزها و شبهای بعد نیز ، رزمندگان خودی طی درگیریهای متعدد توانستند علاوه بر استقرار در شرق نهر جاسم، قسمتی از غرب این نهر را به عنوان سرپل به دست آورند.
متقابلاً، دشمن در حالی كه تلفات بسیاری را متحمل شده و زمین ارزشمند شرق نهر جاسم را از دست داده بود، با تداوم عملیات در غرب این نهر و پذیرش تلفات بیشتر، سرانجام برای جلوگیری از پیشروی قوای نظامی سپاه پاسداران، تعداد زیادی از یگانهای خود را وارد منطقه كرد.
در این میان، با توجه به مشكلات، موانع و كمبودهای موجود به نظر میرسید تداوم عملیات در غرب نهر جاسم و دستیابی به كانال زوجی به سهولت امكانپذیر نیست. بنابراین، در تاریخ 7/11/1365 مقرر شد مهلت دوهفتهای به یگانهای عمل كننده -فرصت بازسازی و تجدید قوا – داده شود تا آمادگی لازم را برای ادامه عملیات بیابند.
در شامگاه مورخ 3/12/1365، مرحله تكمیلی عملیات آغاز شد و نیروها با پیشروی در محور نهرجاسم موفق گردیدند چهارراه شلمچه را به تصرف خود درآوردند. متقابلاً، دشمن نیز با فرارسیدن صبح، علاوه بر انجام سه مورد پاتك – همراه با استفاده از سلاح شیمیایی – خطوط خود در این محور را تقویت كرد.
در ادامه عملیات، نیروهای خودی موفق شدند تا روز 13/12/1365 ضمن پیشروی در غرب كانال ماهی و تصرف هلالی شكل شوم و نیز تسخیر یكی از مستحكمترین قرارگاههای دشمن در منطقه، به انهدام نیروهای دشمن بپردازند.
نتایج عملیات کربلای پنج:
عبور از موانع نفوذناپذیر دشمن در شرق بصره و حضور در حومه این شهر به گونهای اهمیت یافت كه متعاقب این عملیات:
موقعیت سیاسی و نظامی عراق تضعیف شد و در نتیجه حملات گسترده این كشور به مراكز اقتصادی، صنعتی و مسكونی ایران بار دیگر آغاز شد.
اوضاع جبهههای نبرد به سود قوای نظامی ایران تثبیت شد و سپاه پاسداران یكی از ارزندهترین تجارب نظامی خود را كسب كرد.
تلاشهای بینالمللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافته و به تصویب قطعنامه 598، كه در آن برای اولین بار تا حدودی نظریات جمهوری اسلامی ایران ملحوظ شده بود، در شورای امنیت سازمان ملل انجامید.
حضور گسترده نظامی امریكا و متحدینش در خلیج فارس آغاز شد و یكی از هواپیماهای مسافربری ایران توسط ناوگان امریكا ساقط گردید.
آخرین آمار انهدام نیروی دشمن از شروع عملیات كربلا 5 تا پس از عملیات تكمیلی كربلا 5 به شرح زیر است:
الف- انهدام 55 تیپ زرهی، مكانیزه، نیروی مخصوص و پیاده به میزان 100% و 67 تیپ به میزان 50%
ب- كشته شدن حدود 30 هزار نفر و مجروح شدن حدود 70 هزار نفر.
ج- به اسارت درآمدن 2650 نفر
د- انهدام 870 تانك و نفر، 1000 خودرو، 180 توپ صحرایی، 120 توپ ضدهوایی،400 خمپاره انداز و تفنگ 106 میلمتری، 45 هواپیما و 7 هلیكوپتر
ه- اغتنام 230 تانك و نفربر، 200 خودرو، 20 توپ صحرایی، 100 توپ ضدهوایی،250 خمپارهانداز و تفنگ 106 میلیمتری و 100 دستگاه مهندسی.
خلاصه گزارش عملیات کربلای پنج :
نام عمليات: كربلاي5 و عمليات تكميلي
زمان اجرا: 19/10 /1365
مدت اجرا:70 روز
تلفات دشمن: 42700(كشته، زخمي و اسير )
رمز عمليات: يا زهرا(سلام الله عليها)
مكان اجرا: منطقه عمومي شرق بصره -سراسر محور جنوبي جنگ
ارگانهاي عملكننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: انهدام ماشين جنگي دشمن، گشودن راه براي سرنوشت جنگ طولاني و پاسخ به انتظارات مردم و تهديد شهر بصره
عملیات بیت المقدس
عملیات بیت المقدس
نقطه عطف فتوحات سرنوشت ساز جنگ
بیش از بیست ماه از آغاز جنگ استکبار علیه جمهوری اسلامی نوظهور ایران می گذشت و شهر خرمشهر همچنان در کنترل ارتش عراق بود. چندی پیش عملیات فتح المبین در منطقه غرب دزفول و شوش به پایان رسید و نتایج شگفت انگیز آن روحی تازه در پیکره رزمندگان اسلام دمید. فرماندهان جنگ می خواستند فرصت را مغتنم شمرده و وارد عمل شده و جنگ را طاقت فرسا و طولانی مدت از دشمن بگذرانند، به ویژه با نزدیک شدن به فصل گرمای طاقت فرسا در جنوب کشور.
عملیات پیروزمندانه فتح المبین که منجر به آزادسازی بخش وسیعی از خوزستان در شمال غرب این استان شد، زمینه را برای آزادسازی خرمشهر، شلمچه، هویسه و مناطق دیگر فراهم کرد، چرا که این منطقه وسیع بر خلاف تاریخ است. منطقه در عملیات فتح المبین هیچ گونه عارضه و ناهمواری وجود نداشت.
البته دشمن در غرب رودخانه کارون که از قلب خرمشهر می گذرد، استحکامات و موانع پیشرفته ای ایجاد کرده بود و 36 هزار نیروی خود را در خطوط پدافندی پیچیده متمرکز و مستقر کرده بود. عبور از چنین خط کشنده ای مانند یک معجزه و کار خدا بود. همچنین فرمانده کل قوا حضرت امام خمینی(ره) به محض آزادسازی خرمشهر فرمودند: خرمشهر را خدا حفظ کرد.
سر انجام عملیات بیت المقدس
در ساعت 30 دقيقه بامداد 10 ارديبهشت ماه 1361 نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران قرارگاه یکسان كربلا سپاه و ارتش و 3 قرارگاه عملياتي قدس در منطقه سوسنگرد و محور شمالي كرخه كور ، قرارگاه فتح در منطقه دارخوين و قرارگاه نصر در شمال خرمشهر ، حمله سراسري خود را از منطقه عمومي رودخانه كرخه كور و غرب رود كارون به منظور باز پسگیری خرمشهر و مناطق شمال آن و عقب راندن دشمن از مرز بين المللي آغاز نمودند . همچنين از سوي ستاد جنگ مقرر شده بود تا در روند اين عمليات ، شهر هاي اهواز ، حميديه و سوسنگرد از برد توپخانه سنگين و دوربرد دشمن خارج شود . پيش از آغاز عمليات ، از سوي قرارگاه كربلا ، رمز حمله با نام مبارك يا علي بن ابي طالب در روز سيزدهم رجب و در نخستين دقايق دهم ارديبهشت ماه 1361 به نيروهاي تحت امر صادر شد .
پس از 25 روز تلاش براي آماده شدن مقدمات و انجام طرح بزرگ عمليات ، به منظور مقابله با مشكلات احتمالي ، از جمله آب گرفتگي هاي غير طبيعي كه دشمن در سر راه رزمندگان ايراني ايجاد كرده بود و پيچيدگي مواضع و حجم ماشين آلات زرهي و نيروهاي پياده دشمن و انجام چهار مرحله عمليات تهاجمي در منطقه اي به وسعت 6000 كيلومتر مربع ، همه چيز براي يك حمله بزرگ مهيا شد .
سرانجام در تاريخ سوم خرداد ماه 1361 خرمشهر كه با 34 روز مقومت غيورانه ئر برابر دشمن سقوط كرده بود ، پس از 575 روز اشغال و ويران شدن خانه ها و اماكن عمومي و دولتي ، در كمتر از 25 روز آزاد و پاكسازي شد و به آغوش ميهن اسلامي بازگشت .
بازتاب اين پيروزي شگرف تا مدت ها در رسانه هاي جهان در صدر تمام اخبار و گزارش ها بود . فتح خرمشهر به منزله بزرگترين پيروزي نظامي – سياسي جمهوري اسلامي در جريان جنگ تحميلي و مهلك ترين ضربه به پيكره دشمن تلقي شد .
عمليات پيروزمندانه بيت المقدس اين خسارات به دشمن وارد آمد :
1- لشكر هاي 3 زرهي ، 11 و 15 پياده دشمن درمحور خرمشهر ، به ميزان 80 درصد منهدم شدند .
2- لشكر هاي 5 مكانيزه و 6 زرهي در محور شمالي عمليات با فرار و عقب نشيني به ميزان 20 درصد آسيب ديدند .
3- لشكر هاي 9 و 10 زرهي كه در عمليات فتح المبين آسيب ديده بودند هر يك به ميزان 20 درصد ، لشكر 7 پياده 40 درصد ، و يك لشكر زرهي كه در آخرين روزهاي سقوط خرمشهر ظاهر شد به ميزان 20 درصد منهدم شدند .
4- تيپ 10 زرهي به ميزان 30 درصد منهدم . تيپ هاي 31 ، 32 و 33 نيروي مخصوص كه به هنگام تجاوز به خرمشهر نقش مهمی داشتند ، ضربات سنگيني را متحمل شدند.
5- تيپ هاي 9 ، 10 ، 20 و 113 گارد مرزي و تيپ هاي 238 و 501 پياده 50 درصد منهدم شدند و نيروهاي آنها به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند .
6- تيپ هاي 416 ، 417 ، 601 ، 602 و 603 به ميزان 50 درصد و تيپ 109 پياده به ميزان 60 درصد منهدم شدند . همچنين گردان هاي شناسايي حنين و حطين آسيب ديدند .
در مجموع چهار مرحله عمليات ، بيش از 16500 تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي و 19000 نفر نيز اسير شدند . علاوه بر بند خرمشهر ، مناطق و تاسيسات ديگري طي اين عمليات آزاد شدند كه عبارتند از :
1 – پادگان حميد ، جفير ، حسينيه و شهر هويزه
2 – جاده اصلی و مواصلاتي اهواز – خرمشهر
3 – آزاد سازي 180 كيلومتر از خط مرزي و 5038 كيلومتر مربع از مناطق اشغالي
4 – جاده مواصلاتي سوسنگرد – هويزه
5 – خارج شدن بخش وسيعي از خاك جنوب ايران از زير آتش توپخانه سنگين دشمن
6 – تصرف و تامين 12 پاسگاه مرزي
تجهيزات و جنگ افزار هاي منهدم شده دشمن نيز بدين شرح است :
1 – 285 دستگاه تانك و نفربر
2 – ده ها انبار مهمات
3 – 40 فروند هواپيما
4 – 2 فروند بالگرد
5 – چندين دستگاه لودر و ماشين هاي مهندسي – رزمي
6 – 500 دستگاه خودرو
7 – ده ها قبضه توپ سنگين و سبك
8 – مقدار قابل توجهي از تيربارهاي گوناگون و سلاح هاي سبك و سنگين
همچنين غنايم فراواني به دست رزمندگان اسلام افتاد كه عبارتند از :
1 – 105 دستگاه تانك و نفربر
2 – ده ها انبار تسلیحات نظامی
3 – 95000 عدد انواع مين
4 – صد ها دستگاه خودرو سبك و سنگين
5 – تعداد قابل توجهي لودر ، بولدزر و ماشين هاي مهندسي – رزمي
6 – 18 قبضه توپ 130 ميليمتري
7 – هزاران قبضه سلاح انفرادي
خلاصه گزارش عملیات بیت المقدس :
نام عمليات : بيت المقدس ( الي بيت المقدس )
زمان اجرا : 10/2/1361
مدت اجرا : 25 روز
مكان اجرا : منطقه عمومي رودخانه كرخه و غرب رود كارون
رمز عمليات : يا علي ابن ابي طالب
تلفات دشمن : 35500 نفر كشته ، زخمي و اسير
ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش
اهداف عمليات : آزاد سازي خرمشهر و خارج ساختن شهر هاي اهواز ، حميديه و سوسنگرد از برد توپخانه سنگين دشمن – طي چهار مرحله